















یا ثامن الحجج دل ما وانمیشود
خیلی تلاش کرده ام اما نمیشود
هرجاکه رفته ام وبه هرکس که گفته ام
گفته به دست من گره ات وا نمیشود
اصلابه هرکه رو زده ام گفته باتشر
هرجا که میروی برو! اینجا نمیشود
نازم به شاعرت که چه زیباسروده است!
وقتی دل شکسته مداوا نمیشود...
«دستت بزن به دامن سلطان که هر جواب
از او شنیده میشود الّا "نمیشود"»
حالامن شکسته دل خسته ی غریب
رو کرده ام به سوی تو آقا، نمیشود؟
گفتم "سلام حضرت مشکل گشا"وبعد
اذن دخول خوانده ام آیا نمیشود-
راهم دهی حرم؟ که به ناگه کسی زغیب
تغییرداد قافیه ام را که میشود!
خیلی تلاش کرده ام اما نمیشود
هرجاکه رفته ام وبه هرکس که گفته ام
گفته به دست من گره ات وا نمیشود
اصلابه هرکه رو زده ام گفته باتشر
هرجا که میروی برو! اینجا نمیشود
نازم به شاعرت که چه زیباسروده است!
وقتی دل شکسته مداوا نمیشود...
«دستت بزن به دامن سلطان که هر جواب
از او شنیده میشود الّا "نمیشود"»
حالامن شکسته دل خسته ی غریب
رو کرده ام به سوی تو آقا، نمیشود؟
گفتم "سلام حضرت مشکل گشا"وبعد
اذن دخول خوانده ام آیا نمیشود-
راهم دهی حرم؟ که به ناگه کسی زغیب
تغییرداد قافیه ام را که میشود!
تاریخ : جمعه 93/5/24 | 2:30 صبح | نویسنده : آهو | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.