سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بعد از دوسال فردا اگه خدا بخواد عازم مشهدم ...گیج شدم

حسی که دارم قابل توصیف نیست (همون شکل بالا  پوزخند )

یادمه اولین بار تو مشهد بود که دلم لرزید مؤدب ...

چه حال و هوایی بود ...صحن رضوی ... شب جمعه ... دعای کمیل ... حاج شیخ حسین انصاریان ... 

از خدا خواستم اگه لایق باشم یه امضا زیر تقاضای دوباره ی مشهد که تو شبهای قدر باهاش قرارداد بستم, بزنه. 

از یه طرف خوشحالم که فردا داره میاد و به بهشت نزدیک میشم, از طرف دیگه ناراحتم ... چون هی داره به برگشتم به غربت نزدیک میشه گریه‌آور ... البته میخوام برم از خود امام غریب بخوام کمکم کنه دوست داشتن 

 




تاریخ : شنبه 93/5/4 | 7:11 عصر | نویسنده : آهو | نظر