سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هو الرحمن

بعد چند روز بالاخره فرصت شد تا باز بتونم بیام و مطلب بنویسم مؤدب

دیروز یه تحویل پروژه داشتم که بیشتر از هرچیز خسته کننده بود خوابم گرفت چون فقط نوشتن ریپورت بود یا اگه بخوام فارسی شو بگم, گزارشی از روند کار کردن سرور ها در شبکه و غیره ... گیج شدم

دلم برای حسینیه تنگ شده دوست داشتن, برای سخنرانی های آقای شاهرودی گل تقدیم شماگل تقدیم شما (حرفاش به دل میشینه ... حداقل به دل من ! اخه کم پیش میاد حرف کسی به دلم بشینه) چند روزه که نرفتم گریه‌آور ... گذاشتم تو اوجش برم ان شالله اگه خدا بخواد مؤدب  ... 

چقدر بده که خودت جایی باشی و دلت جای دیگه مشکوکم... خدا نصیب هیچکس نکنه ... مثل وقتی از حرم امام رضا بر میگردی ولی تا مدتها دلت تو کوچه های اطراف حرم آواره است گریه‌آور... 

(حــــــــــرم یعنـــی: کسی در شهر خود سر می کند، اما دلــش در کـــوچه هـای دور مشهـد، مـــانده آواره! )

یا علی 

 




تاریخ : پنج شنبه 93/9/27 | 4:46 عصر | نویسنده : آهو | بدون نظر